نژاد وملیتهای افغانستان
بخش اول
نژاد افغانها
در مجموع تا اکنون بیشتر از ۵۵ ملیت ساکن افغانستان میباشند. طور عموم پنج ملیت در اکثریت قرار داشته سایر ملیتها را تحت تأثیر خود درآوردهاند. ملیتهای که تعداد نفوس آنها زیاد اند عبارتند از پشتونها، تاجیکها، ترک تبار (هزاره، ازبک، ترکمن، قزاق اویماق) میباشند. تعداد از ملیتهای که شناسائی شدهاند عبارتند از ۱- پشتون، ۲-تاجیک، ۳- ازُبک، ۴-هزاره، ۵- ترکمنها، ۶- شادی باز، ۷- گوارباتی، ۸- طاهری، ۹- عرب، ۱۰- قزلباش، ۱۱- جوگی، ۱۲- تایمنی، ۱۳- براهوایی، ۱۴- گوجار اسماری (گجر)، ۱۵- تیرابی، ۱۶- سیگ، ۱۷- موری، ۱۸- مغول، ۱۹- مونجانی، ۲۰- شیخ محمدی، ۲۱- زوری، ۲۲- قرقیز، ۲۳- اشکاشمی، ۲۴- شیغنانی، ۲۵- یهودی، ۲۶- جت، ۲۷- قپچاق، ۲۸- سنگلیچی، ۲۹- قارلیق، ۳۰- تیموری، ۳۱- پیکراغ، ۳۲- روشانی، ۳۳- فارسی، ۳۴- فیروز کوهی، ۳۵- میش مست، ۳۶- قزاق، ۳۷- واخی، ۳۸- جمشیدی، ۳۹- غوربت، ۴۰- پاراچی، ۴۱- نورستانی، ۴۲- ایماق، ۴۳- ملیکی، ۴۴- وانگ والا، ۴۵- ارموری، ۴۶- بلوچ، ۴۷- جلالی، ۴۸- تاتار، ۴۹- کوتانا، ۵۰- هندو میباشد. ۵۱-پشهای، ۵۲قزلباشها، ۵۳ -عرب (سامی) ۵۴ -فارسی۵۵- … افشاری، میباشد. علاوه براین افغانها خانمهای روسی، آمریکائی، آلمانی ترکی هالندی وغیره نموده در افغانستان زندگی دارند .
نژاد افغانها
نژادی ملت افغانستان عبارتند از:آریائی سفید شامل ترک هزاره سکهه پشتون تاجیک ازبیک ترکمن وغیره و از نژاد زرد مغل از نژاد سامی شامل عرب و از چندین ژنه قزاق میباشد. از اینکه افغانستان سر را تمدن چین و هند قرار دارد بدین منظور همیشه اقوام آسیای مرکزی به این کشور تهاجم نموده بالاخره در هندوستان برای مدت حکومت نموده توسط اقوام تازهوارد تمدن آنها سقوط نموده است. هر قوم و نژاد که داخل این خاک شده با باشندگان قبلی در آمیزش درآمده نسلهای جدید را بمیان آوردهاند.
ملیتهای افغانستاندر مجموع تا اکنون بیشتر از ۵۵ ملیت ساکن افغانستان میباشند. طور عموم پنج ملیت در اکثریت قرار داشته سایر ملیتها را تحت تأثیر خود درآوردهاند. ملیتهای که تعداد نفوس آنها زیاد اند عبارتند از پشتونها، تاجیکها، ترک تبار (هزاره، ازبک، ترکمن، قزاق اویماق) میباشند. تعداد از ملیتهای که شناسائی شدهاند عبارتند از ۱- پشتون، ۲-تاجیک، ۳- ازُبک، ۴-هزاره، ۵- ترکمنها، ۶- شادی باز، ۷- گوارباتی، ۸- طاهری، ۹- عرب، ۱۰- قزلباش، ۱۱- جوگی، ۱۲- تایمنی، ۱۳- براهوایی، ۱۴- گوجار اسماری (گجر)، ۱۵- تیرابی، ۱۶- سیگ، ۱۷- موری، ۱۸- مغول، ۱۹- مونجانی، ۲۰- شیخ محمدی، ۲۱- زوری، ۲۲- قرقیز، ۲۳- اشکاشمی، ۲۴- شیغنانی، ۲۵- یهودی، ۲۶- جت، ۲۷- قپچاق، ۲۸- سنگلیچی، ۲۹- قارلیق، ۳۰- تیموری، ۳۱- پیکراغ، ۳۲- روشانی، ۳۳- فارسی، ۳۴- فیروز کوهی، ۳۵- میش مست، ۳۶- قزاق، ۳۷- واخی، ۳۸- جمشیدی، ۳۹- غوربت، ۴۰- پاراچی، ۴۱- نورستانی، ۴۲- ایماق، ۴۳- ملیکی، ۴۴- وانگ والا، ۴۵- ارموری، ۴۶- بلوچ، ۴۷- جلالی، ۴۸- تاتار، ۴۹- کوتانا، ۵۰- هندو میباشد. ۵۱-پشهای، ۵۲قزلباشها، ۵۳ -عرب (سامی) ۵۴ -فارسی۵۵- … افشاری، میباشد. علاوه براین افغانها خانمهای روسی، آمریکائی، آلمانی ترکی هالندی وغیره نموده در افغانستان زندگی دارند .
تاجیکها بیشتر در نیمه شمالی کشور ودرتمام کشور پراکندهاند و هزارهها درمناطق مرکزی کشور زندگی میکنند، همچنین پشتونها در نیمه جنوبی غربی و جنوب شرقی کشور زندگی میکنند. قوم بلوچ درجنوب باختری، قومهای ازبک و ترکمن در شمال، و اقوام نورستانی و پشهیی درمناطق مرکزی و شرقی کشور به سر میبرد. طی برسیهای که در سالهای ۲۰۰۴-۲۰۱۲ صورت گرفت
چنین وانمود گردیده که نفوس افغانستان از چنین ترکیب ساخته شده است.
۱. پشتونها
۵۲فیصد حدود ۱۶ میلون
۲. تاجیکها ۲فیصد ۷ میلون
۳. هزاره ۹ فیصد
۴. ازبک
۹ فیصد
۵. ایماق
۴ فیصد
۶. ترکمن
۳فیصد
۷. بلوچ
۲ فیصد
۸. دیگر
اقوام ۴ فیصد شامل پشهای نورستانی، پامیری
مغل عرب پامیری، برائی گجاری، هندو سگ وغیره میباشد.
حدود دومیلون سال قبل
انسان در قسمت شرقی افریقا تکامل یافته است که بنام Homo habilis یاد می گردد. حدود ۱.۸ میلون سال قبل نوع انسان
دیگر بنام Homo
erectusیاد می گردد که ابروی پیش برآمده و روی بزرگ داشت به تکامل می رسد. و 1.5 میلون سال قبل این انسانها در اروپا و آسیا هجرت نمودند . پس از آن طبیعت و مواد غذائی که در آن نواحی پیدا میشد به آنها رنگ جلد شکل قد داده است. در هر محل که آفتاب زیاد داشته مردم آن مو سیاه و جلد سیاه را بخود گرفته است. در محلات که مقدار ویتامین دی ای را کم بدست آورده اند مو زرد چشمان سبز جلد سفید را بخود گرفته است. درینصورت منشع مردم موی زرد چشم سبز کشورهای سکننداوی روسیه سفید منشع مردمان چشم سیاه موی سیاه قفقاز وآسیای مرکزی نژاد سیاه پوست افریقا نژاد زرد چین منگولیا و آسیای شرقی نژاد سرخ پوست آمریکا می باشد. انسانهای Archaic Homo sapiens که شامل (H. heidelgergensis, H. rhodesiensis and H.
neanderthalensis) میباشد از انسانهای هومو ارکتوس ارفریقا تکامل یافته است. اولین آنسانها در افغانستان نئیادرتال بوده است. در چند تصویر دیده میشود.
پس از این مردم ممکن دراویدها سرازیر شدند و پس از آن آریائی ها. البته آریائی ها کنار چین ترکها قزاقها ازبکها هزاره در کنارغربی و جنوب غربی آسیای میانه ایماقها پشتونها تاجکان بلوچها سکها ماد ها زندگی داشتند که به افغانستان هجوم بردند. پس از چندی نسل یونانیان اعراب و مغل نیز علاوه گردید. وازاین انسانها نسل های جدید بمیان آمد که در نفوس کنونی دیده میشود. قابل ذکر است غذا مناسب و خوب صدفیصد بالای زیبائی تاثیر دارد که ارثی نیست کسبی است. هر قوم که در ناز نعمت زندگی کند زیبا بار می آید.در طبیعت انسان یک خاصیت را کسب نموده در هفت نسل به ارث تبدیل میشود. انسان طبیعتاً میتواند ۵۰فیصد خاصیتها را از محیط کسب کند.
مردم
جهان از پنج نژاد ساخته شده است.
۱. نژاد سفید: حامی سامی و آریائی.
۲. نژاد سیاه نگریتو ملانزی خوی خوی و سیاه آسترلیا میباشد.
۳. نژاد زرد مغل چین و هندو چین جاپانی کرهای تبتی مالائی پلی
نزی مائوری اسکمیو
۴. نژآد سرخ پوست یا اندیانا
۵. نژاد هندی یا دراویدی
تاریخچه ملیتهای افغانستان
کاوش و حفاریهای که توسط لویی دوبری و دیگران در سال
۱۹۶۶ در دره کر صورت گرفت. توانستند در آن ۸۰۰ ادوات سنگی همراه با یک قطعه استخوان
تمپورال راست نئاندرتال کشف نمایند، این استخوانها و سنگها نشان میدهد که انسانهای
اولیه حداقل از ۵۰۰۰۰سال پیش در آنچه در حدود اربعه افغانستان حاضر زندگی میکردند.
این انسانها به کشاورزی آشنا بودند. یعنی اولین کشاورزان و دامداران بودند که با ابزار
ساده کشاورزی مینمودند. طبق حفریات در چندین محل اثار و سنگهای از انسانهای اندو گونس
دیده شده است. طبق کاوشهای فرانسویان در کنارههای
دریای آمو بیشتر از۲۰۰۰۰ سال قبل انسانها زندگی داشتند. بدین معنی که با زراعت آشنا
بودند. زیرا پس از اینکه انسانها زراعت را
شناختند در کنار دریا میزیستند. هکذا نظریات وجود دارد که آریها در مراحل ابتدائی
در دامنه های هندوکش زندگی داشتند پس از آشنائی با کشاورزی در کنار رودها میزیستند
پس از اینکه نفوش شان ازدیاد یافت به شهر سازی آغاز نمودند. اولین شهر پرنفوس افغانسان
شهر بلخ یا بخدی است که توسط آریایها اعمار
گردیده بود
.الف . مردم بومی یا اصلی افغانستان
اینکه که قبل از آریها علاوه بر نئیادرتال و اندوگونس کی ها در
افغانستان زندگی داشتند تا اکنون دقیق نیست. ولی پس از نیادرتال تعدادی بشکل عایله
وقبیله در کناره های رود کابل ارغنداب آمو دریا
از بدخشان الی جهیل اورال زندگی داشتند. دانشمندان هند عقیده دارند که
دراویدی ها ۶۰۰۰سال قبل از شمال آسیا به هند مهاجرت نموده است. بدین معنی که این
اقوام مدت زیادی در افغانستان زندگی داشته
اند پس از آن توسط اقوام اریایها و سایر اقوام تحت فشار گرفته شده به جنوب
هندوستان پناه برده ساکنین اصلی هند گردیدند. دراویدی ها داری مذاهب مختلف از جمله
ویدی بودند. دراویدیها کنون 1بر4 حصه نفوس هند را تشکیل می دهد که مردم اصلی نژاد
هندی شمرده میشوند. پس از حمله یا ورود آریایها این مردم به آنها آمیزش نموده نفوس
کنونی هندوستان را تشکل داده اند. شواهد مایتو کاندریائی نشان می دهند که انسانهای
سرزمینهای اسیای میانه شمال هندوستان
افغانستان ایران الی ترکیه یا اناتولی قدیم( آسیای صغیر ) در غرب الی ولگاه
بشمول گرجستان دارای شباهت خیلی نزدیک
مایتو کاندریا بوده از یک نژاد هستند. درکشور ما
افغانستان در
جریان تاریخ
یکتعداد از اقوام چینائی آروپائی
مغول وسامی هجوم آورده نسلهای جدید
را بمیان آوردند . که امروز به چهره های مختلف دیده میشوند. طور مثال پس ازیک قوم
آریایها اقوام دیگر آریایها مانند مادها
سکها یفتلیان اشکانیان هخامنشیان کوشانیان
سامانیان ساسانیان شیبانیان تیموریان
بابریان و از نژاد زرد مغلیان و از سامی
اعراب واز اروپایان یونانیان داخل
افغانستان شده پس از تصرف کابل به هند حمله نموده اند .در اخیر سلطنت را در شمال و
شمال غربی هندوستان بنا نموده اند. مهم این است که قوم حمله کننده قوم مغلوب را از
کشور شان رانده با بقایای آن قوم ازدواج یا در آمیزش در آمده نسل جدیدرا بمان
آورده اند.بناعاً زبان پشتونها تخارستانیها ازبیکها و ترکمنها بلوچها
بدخشها و تعداد دیگر از اقوام که
در میان کوهای صعب العبور زندگی دارند. از گزند زبان مغلان و عربی بدور مانده است.
نژادآریایها کی بودند و از کجا آمده اند
آریا معنای آزاده، شریف و بزرگوار را میدهد . آریا به قومی از نژاد هندواروپائی گفته میشدکه نیاکان باشندگان سرزمینهای
افغانستان ایران بخشهایی از شبه قارهٔ هند کشورهای آسیای میانه وقسمتهای از اروپا را تشکیل می دهند. آریایها در نوشتههای کهن اوستا به نامایرانویچ نام برده شدهاست . آریائیان ساکن سرزمینهایی هستند که از دورترین مرزهای شرقی هندوستان تا اروپا امتداد دارد. به همین جهت به آنان نژاد هندو-اروپایی گفته میشود. هندواروپائیان زادگاه خود را که اغلب دشتهای اوراسی واقع در جنوب روسیه می شناسند. هندوآریائی شاخه از
اقوام هندواروپائی زبان بودند . این گروه به نسبت داشتن زبان معین تقریبا دین هماهنگ داشتند. آریایها مدت زمان دراز در جنوب شرقی اقامتگاه هندواروپائیان در ناحیهای که از شرق به دریاچه بالخاش و از غرب به نواحی غربی ولگا گسترش داشته در کنار یکدیگر میزیستند . دارای دین و آئینی ساده زبان و آداب و رسوم مشترکی بودند. آریائیان حدود چند هزار سال قبل المیلاد به شکل قبیلههای کوچک در بلوچستان و در غرب دامنه های پامیر و در شمال کوههای هندو کش و یا در شمال اطراف بحیره ارال میزیستند.
در دوران باستان، اقوام هندی و آریائی به زبانهای
هندو آریائی سخن گفته خود را آریائی مینامیدند. نمونهٔ این اشارهها را میتوان
در اوستا، و متنهای کهن هندو مانند ریگویدا دید. این قبایل باافزایش تعداد اعضا، دشوار شدن
شرایط اقلیمی و کمبود چراگاهها ناچار به مهاجرت شدند و به نواحی شرق و غرب و جنوب
کوچ کردند. مهاجرت آریائیان به شمال و جنوب افغانستان یک مهاجرت تدریجی بوده و در دورههای مختلف از تاریخ صورت گرفتهاست. این گروهها بشکل دسته دسته بطرف
افغانستان مهاجرت نمودند. به گمان اغلب با
آشنا شدن با زراعت و مالداری در کنارههای آمو دریا زندگی نوین را آغاز نمودند. سلسله این مهاجرتهای
طبیعی ازهزاران سال پ. م. آغاز شده تا قرن
۱۷ ادامه داشت. مهاجرتهای این اقوام تمدن باختر را در افغانستان، تمدن متانی
را در بینالنهرین و در ایران تمدن پارتها
مادها و پارسها را بنا نمودند.
زبانهای آریائی
زبانهای آریائی یکی از شاخههای زبانهای هندوآریائی از خانواده بزرگ زبانهای هندواروپایی را تشکیل
میدهد. زبان های آریائی یک ریشه مشترک باستانی دارد و که تکلم کننده گان زیاد دارد. آریها در مراحل اول در کنار سر دریا رود اکسوس واراضی نزدیک به این
رودها زندگی داشتند به یک زبان صحبت می
کردند پس از جدا شدن از هم دیگر گویش
ولهجه های جدید بمیان آمده زبانهای جدید را اختراح نمودند.. که عموماً به عنوان زبان هندو اروپایی ذکرگردیده است. خانواده بزرگ هندو اروپایان شامل خانواده های زبانهای لاتین, اسلاو و یونانی در اروپا, خانواده بزرگ زبانهای هندو آریایی در آسیا و سایر مناطق جهان میباشد.
زبانشناسان، زبان این خانواده بزرگ را "آریایی" یا هندو آریائی یا "باختری" نامیدهاند. باختری در مراحل اول به زبان اطلاق میشد بعداً در اثر مهاجرتهای بعدی و تقسیم شدن این کتله به شاخههای دیگر و مهاجرت بسیاری از قبایل بطرف خاکهای وسیع هندی و پارس (فارس) شاخههای دیگری بوجود آوردند که شامل زبانهای هندی، مادی، سغدی فارسی ازبکی ترکی فارسی یا پارسی، دری، تاجیکی، کردی، پشتو، بلوچی، لری، زازاکی، مازنی، گیلکی، تالشی، تاتی آسی و...میباشند. خانوادههای مهاجر اراضی هندی و پارسی، از مدیا تا پنجاب، سغدیان و دیگر نقاط نزدیک به آنها تا دیر زمان به همان زبان مادری که از سر زمین اول "باختر" با خود برده بودند تکلم میکردند. زبان اولی و مادری این کوچ نشینها در اسناد معتبر، زبان "ودا" وزبان اوستا "زند" ذکر گردیده است که دارای همان ادبیات پخته و مکمل حوزه علیای سر دریا و اکسوس و اراضی متصل آن بوده است.سرودهای ویدی در شکل ثانوی وبعد از تغییر و تحولات زیاد بدست ما رسیده است. شاید فارم اولی و ابتدایی آن عامیانه بوده باشد. این گفته
زبانشناسان، زبان این خانواده بزرگ را "آریایی" یا هندو آریائی یا "باختری" نامیدهاند. باختری در مراحل اول به زبان اطلاق میشد بعداً در اثر مهاجرتهای بعدی و تقسیم شدن این کتله به شاخههای دیگر و مهاجرت بسیاری از قبایل بطرف خاکهای وسیع هندی و پارس (فارس) شاخههای دیگری بوجود آوردند که شامل زبانهای هندی، مادی، سغدی فارسی ازبکی ترکی فارسی یا پارسی، دری، تاجیکی، کردی، پشتو، بلوچی، لری، زازاکی، مازنی، گیلکی، تالشی، تاتی آسی و...میباشند. خانوادههای مهاجر اراضی هندی و پارسی، از مدیا تا پنجاب، سغدیان و دیگر نقاط نزدیک به آنها تا دیر زمان به همان زبان مادری که از سر زمین اول "باختر" با خود برده بودند تکلم میکردند. زبان اولی و مادری این کوچ نشینها در اسناد معتبر، زبان "ودا" وزبان اوستا "زند" ذکر گردیده است که دارای همان ادبیات پخته و مکمل حوزه علیای سر دریا و اکسوس و اراضی متصل آن بوده است.سرودهای ویدی در شکل ثانوی وبعد از تغییر و تحولات زیاد بدست ما رسیده است. شاید فارم اولی و ابتدایی آن عامیانه بوده باشد. این گفته
مارا باین متوجه میسازد که قدیمی ترین سرودهای ویدی که درخاک آریانا و درجنوب هندوکش بوجود آمده واز همان جا به قسمتهای جنوب شرقی حرکت کرده, انشعاب لهجه ها و تحولات اخیرزبان را بنام سانسکریت بوجود آورده است. پس ادبیات ویدی مخصوصاً قسمت سرود ریگویدا اولین نمونه زبان ویدی آریایی میباشد.
مسیر مهاجرت آریائیان در افغانستان
در مهاجرت آریائی ها در افغانستان نظریات زیاد اند ولی اگر از لحاظ فیزیو گنومی یا چهره شناسی زبان شناسی فرهنگ وشواهد تاریخی تحت غور قرار دهیم دو نظر را می یابیم.
۱. زمانیکه انسانها به کشت ومالداری آشنا شدند زیستن در کنار دریاها را انتخاب نمودند. در دامنههای هندوکش قطعات زمین کشت شده وجوددارد که قدامت تاریخی آن از ۲۵ هزار سال قبل است. در کنار رود آمو ۲۰۰۰۰ سال ق م انسانها زندگی داشتند. وهکذا تمدن آریایها در کشت زراعت ومالداری است. بدین لحاظ معلوم میشود آریایهای افغانستان از خیلیها قدیم درین خاک زیستهاند که زبان مشترک ونزدیک باهم دیگر داشتند. شما میبینید که از بدخشان افغانستان وتاجکستان الی سمرقند بخارا تا ایران همه به فارسی یا دری صحبت مینمایند. یعنی مرکز تمدن آریایها بلخ یا بخدی بوده است. بخدی اولین شهر بزرگ آریایها است که با تاسیس ۱۸ نهر وباغهای فراوان بشهرت ثروت وتمدن رسید. با ظهور زردشت این قوم مالک قانون و مذهب شدند سپس با تاسیس راه ابریشم ثروت مند شدند. و با ازدیاد تعدا جمعیت از بلخ به مرو واز مرو به هرات سپس به هلمند گروه به غزنی کابل و گروه وارد مناطق سیستان ایران شدند. و ساتراپی فارسهاها را تشکیل دادند. قوی ترین امپراطوری فارسها همانا هخامنشیان است. که دارای دین زردشتی بودند. گروه که در بلخ بود از دست سکندر شکست خوردند. سپس با یونانیان حکومت باختر را ساخته به جنوب راه یافتند. با کشف راه های هندو کش از راه بلخ وبامیان سالنگها بدخشان نورستان اقوام دیگر آریایها به جنوب سرازیر شده تا شمال هندوستان رسیدند.
دسته دوم. هند آریائی یعنی اقوام
که در مناطق بین روسیه چین الی هندوستان زندگانی نموده باشد. گفته میشود.
این اقوام جنگجو بوده دسته ازین اقوام
از حصه شرقی بحیره خزر حرکت نموده از راه قفقازتا انحنای رود فرات پیش رانده
و با هوریان بومی ممزوج گردید و پادشاهی میتان را تشکیل دادند. آثار که از آن زمان
باقی مانده است سنگ نوشته یا سنگ میتانی است.
دسته از هندو آریائی که در نواحی شرقی هندواروپایان زندگی مینمودند به گمان اغلب اولین آریایها است
که به
خوارزم یا سغد هجرت
نمودهاند. گروه از این گروپ ممکن به اثر فشار از دریای آمو گذشته در کنارههای جنوبی دریای آمو در نواحی حیرتان و
کلدار زندگی را آغاز نمودهاند. این گروه بالاثر
اذیت حشرات (پشه) و امراض و تابستان و سردی
شدید هوا در زمستان از کنارههای دریای آمو به کنارههای دریای بلخاب که محل مناسب
بود کوچ نمودند. دریای آمو در آنزمان دارای ماهیهای لقه یا بدون خار داشت و هکذا تعداد
زیادی از حیوانات درنده و چرنده وجوداشت. آریایها
پس از آشنائی به زراعت مالداری و باغداری و اختراح ابزار آهنی
به ساختن نهرها و حوضهای ذخیره گا آب و ساختن باغها در بلخ آغاز نمودند. بدین ترتیب شهر بخدی را که بنام ۱۸ نهر مشهور است بنا نمودند. ساختن جوی از دریای
آمو بطرف افغانستان در فاصله چند کیلومتر ناممکن است. زیرا ارتفاع خاک افغانستان از
دریای آموبلند است. ضرورت است آبرا از فاصله ۳۰-۲۰ کیلومتر قبلی به محل آورد. که در آنزمان ناممکن
بود. بدین ملحوظ زیستن در کنار دریای بلخاب
را انتخاب نمودند. پس از ساختن شهر نفوس شان زیاد شد صاحب مذهب فرهنگ و هنر شدند. با اختیار مذهب زردشتی مالک ثروت
فرهنگ و قوانین شدند. سپس این گروه به کشف راه بامیان و راه مرو ایران موفق شدند. شاخه
از این قوم به مرو و ایران مهاجرت نمودند.
که پارسها گفته میشدند. در چنین زمان اقوام دیگراز
آریایها بنام پارتها و مادها از شمال
به ایران هجوم آوردند. سکها پشتونها و بلوچها که شاخه از اقوام هندواروپائی
بودند به عوض ایران بالا افغانستان هجوم آوردند. این سه قوم شباعت چهره و زبان دارند.
منابع
*افغان در انسالوکوپیدیا ایران
*نژادهای افغانستان در وبگاه کتابخانه کانگریس
*نفوس افغانستان در سایت
اداره اطلاعات مرکزی امریکا
*ملیتهای افغانستان نظر به تعداد مذهب ملیت و نفوس
* تاریخچه اقوام و نژادها
در افغانستان نوشته دوکتور عنایت اله شهرانی با همکاری دوکتور عنایت فاریابی
*تاجکان در گذرگاه تاریخ نوشته پروفیسور رسول رهین در وبگاه خاوران
The ethnic composition of afghanistan in different sources
*تاریخ هیرودت قسمت هفتم 440 قبل المیلاد در وبگاه پنی
*پشتون در دایره المعارف بریتانیا
*نژاد آرین ویکی پیدیا انگلیسی و
فارسی
آفتاب با دوانگشت پنهان نمی شود منبع درست را باید ذکر کنی در غیر انصورت فاقد اعتبار است
پاسخحذف