۱۳۹۵۰۷۳۰

پامیری و بدخشی (32)


نژاد و ملیت‌های افغانستان
قسمت سی ودوم: ملیتهای پامیری و بدخشی
نوشته: کریم پوپل
بدخشان یکی از ولایت افغانستان است که گدام جنتیک انسانی نامیده می‌شود. بدخشانی‌ها متشکل از ملیتهای ازبک قرغیز قرلوق کوشانی یفتلی مغل تاجیک، قزل باش، مونجانی اشکاشمی شغنی سنگچلی روشانی واخی و وردوجی می‌باشد. در مجموع بدخشان ولایت سرد سر سبز و پرآب است. همین منابع باعث شده است که از ۵۰۰۰۰ سال پیش تا امروز درین ولایت انسانهای نیادرتال اندوگونس و هومو سپین زندگی نموده‌اند. قبل از یونانیان مهاجرین آسیای میانه از راه بدخشان به کشمیر و هند هجرت می‌نمودند. بین بدخشان و نورستان یک کوه با قلل بلند وجود دارد. همین کوه باعث شده است که بدخشان از اقوام کشمیری داردی نورستانی وکنری فاصله داشته باشد. در حقیقت سرحد بین هند و آسیای میانه بوده است.
پامیری
پامیری یک گروه قومی آریائی نژاد است. مردم پامیری زیاده از ملیت تاجک بوده اقلیتهای از سایر ملیتها نیز درین دره‌ها زندگی دارند؛ که اکثریت جمعیت پامیری در کوهستانهای ولایت بدخشان وطن ما بدخشان تاجکستان و منطقه خودمختار سین کیانگ چین، زندگی می‌کنند. پامیری‌ها در مراحل اول یک زبان داشتند ولی پس از سالیان متمادی زبانهای مختلف را اختیار نمودند.
این گروه قومی به زبان‌های پامیری (بدخشی) از خانوادهٔ زبان‌های آریائی شرقی صحبت می‌کنند. زبانهای زنده پامیری عبارتند از (شغنانی یا (سریکولی سزغلامی)، واخی، روشانی، زیباکی، سنگلیچی، اشکاشمی) می‌باشند. دو زبان وردوجی و انجی دیگر گویش نداشته از بین رفته است. مردم این سرزمین همه مسلمان پیرو مذهب حنفی و اسماعیلیه‌اند. عده از دانشمندان تمامی پامیری‌های که به زبان مختلف صحبت می‌نمایند در جمله ملیتهای جدا گانه محاسبه می‌کنند این اشتباه است. زیرا تا هنوز تحقیقات در مورد مایتو کاندریا اینها صورت نگرفته است. با وجودیکه بدخشان زیست گاه کوشانی‌ها سامانیان یفتلیان مغلها ازبکها فارسها یونانیان سکها خوارزم شایان بابری‌ها بوده ولی به همان پیمانه تخلیه ملیتهای بیگانه وجود داشته است. عده از دانشمندان مردمان مونجی، اشکاشمی، دروازی، گجالی یا واخی، شغنانی، وردوجی را در جمله ملیت جداگانه مطالعه می‌نمایند. دانشمندان خارجی که بالای زبانهای پامیری تحقیق نموده‌اند عبارتند لنتس، گوتیو، و مورگن ستیانه می‌باشد. گروه زبانهای پامیری را بازماندگان زبان ختنی می‌دانند.


زبانها و اقوام پامیری
زبانهای پامیری از شاخهٔ شرقی زبانهای سانسگریت است. در مورد زبانهای موجود در کوهستان‌های پامیر میان زبانشناسان و محققان اتفاق نظر وجود ندارد، برخی‌ها زبانهای این ناحیه را هفت زبان مستقل می‌دانند. این هفت زبان زنده از نگاه فونیم شناسی یا آوایی با هم متفاوت اند؛ ولی از نگاه مورفولوژی با هم نزدیک اند مانند زبان اشکاشمی، شغنانی، منجی، سرغلامی و یزغلامی در تاجکستان، زبان سنگلیچی و سرقولی که در چین است.
زبانهای رایج در کوهستانهای پامیر و اطراف آن عبارت اند از: شغنانی، واخی، روشانی، برتنگی، اشکاشمی، یزغیلامی، پراچی، یدغا، مونجی، و سریکولی ارشری سنگلیچی می‌باشد. تفاوت بین این زبانها طوری است که بعضاً گویندگان زبان همدیگر را ندانسته به زبان تاجیکی صحبت می‌نمایند.
در آریانا شناسی تکلم و لهجه‌های پامیری به دسته‌ای از لهجه‌های آریائی غیر مکتوب اطلاق می‌شود که در میان کوه‌نشینان تاجیک منطقهٔ خودمختار بدخشان کوهستانی جمهوری تاجیکستان و میان ساکنان مناطقی از افغانستان و شمال غربی چین که مجاور پامیر است رواج دارد. عده از پامیری به دلیل‌های عمده به تخار نیز مسکن گزین شده است.

دسته‌بندی زبانهای پامیری زیر شاخه شغنی و روشانی
'''زبانهای پامیری''' دسته‌ای از زبانهای آریائی متعلق به شاخهٔ زبانهای آریائی شرقی هستند.
در دورترین نقاط شمال شرقی جغرافیایی آریانا زمین یعنی در ناحیهٔ کوهستانی مجاور پامیر که اکنون جز دو کشور تاجیکستان و افغانستان و قسمتی در آن سوی مرز این کشورها با چین است، گویش‌های متعدد آریائی به نام زبان‌های پامیری هنوز بر جا مانده‌است. زبانهای شغنی روشانی برتنگی سریگلی زبانهای است که با هم خویشاوندی دارند. کنون گویشوران این زبانها بیشتر ۱۰۰ هزار می‌باشد.
ییدغه یا یودغا
مردمان دره یدغا به این زبان تکلم می‌نماید. این زبان حدود شش هزار گویشور در کشور پاکستان نیز دارد و نزدیکی زیادی با زبان مونجی نشان می‌دهد. زبان یدغا زبانی است که به شغنی قرابت دارد.
سریکلی یا سریقلی
زبان سریکلی از زبانهای پامیری بوده در سین کیانگ کشور چین، در شرق جبال سریکل که مرز میان چین و تاجیکستان را تشکیل می‌دهد مروج می‌باشد. سریکلی و نزدیک به زبان شغنی می‌باشد. از جمله زبانهای غلچه و می‌باشد. «غلچه کلمه ایست که بزبانهای کوهسار نسبت داده می‌شود، این زبانها در حقیقت زبانهای مستقل و هر کدام دارای اشعار عامیانه و صاحب دستور خاص خود می‌باشد»، زبان یودغا و سریکلی شباهت نزدیک داشته بمانند یک زبان دو لهجه شناخته می‌شود.
یغنابی
یکی از زبانهای پامیری بوده در درهٔ مرتفع رودخانهٔ یغناب و در چند قریه درهٔ رودخانهٔ ورزاب (در شمال دوشنبه در جمهوری تاجیکستان) رواج دارد. زبان یغنابی که تنها گویش آریائی نو است دنبالهٔ سغدی دارد.
شغنانی یا شُغنی
زبان شغنی یا شغنانی (در دو کنارهٔ رودخانهٔ پنج در شمال و جنبو خرق، , نواحی شُغنان، راشت‌قلعه، بَرواز و قرا بَجو در ناحیهٔ روشان (گونهٔ بَجوی)، و در طول شاه‌درّه و درهٔ غُند (گونت). در دو کرانهٔ رود پنج به خصوص در ولسوالی شغنان بدخشان و شهر خاروغ تاجکستان و در ناحیه راشت‌قلعه ناحیه روشان و ناحیه مرغاب ولایت خودمختار کوهستان بدخشان تاجیکستان مروج است. زبان محلات نامبرده را به نام زبان شغنانی یاد می‌نمایند. شغنی‌ها که به زبان شغنی تکلم می‌نمایند، تکلم تلفظ آنها به زبان پشتو قرابت زیاد دارد، زبان شغنی ولایت بدخشان تاجکستان تحقیق شده است ولی این تحقیقات تا اکنون در ولایت بدخشان ما مورد تطبیق صورت نگرفته است.
عموماً مردم شغنان در مذهب اسماعلیه بوده و به زبان دوم خود تاجیکی با مردم بیرون صحبت می‌نمایند. زمانیکه شغنی‌ها به تاجیکی صحبت می‌نمایند فوراً مردم بدخشان می‌دانند که او شغنی است.
«وضع حیاتی شغنانی‌ها، واخی‌ها و اشکاشمی‌ها و زیباکی‌ها و سنگلیچی‌ها بحد نهایی خراب و از فقیرترین مردمان افغانستان می‌باشند از جانب دیگر از معنویات آنها اگر پرسیده شود، مردم با وقار، راستگار و صاحب اعتماد به نفس می‌باشند، در تاریخ بدخشان آمده است که یکتعداد شاهان قدیم آنها بمانند شهزادهٔ تورک خماربیگ بقول تاریخ بدخشان و بار تولد به شغنان حکمروایی کرده‌اند ولی پیش از امارت امیر عبدالرحمن شغنانی‌ها از خود پادشاهی داشتند و یکتعداد آنها رهبران مذهب اسماعلیه نیز بودند. تاریخ مردم شغنان بسیار قدیم می‌باشد و آنها شاید تاجیکان سه هزار سال پیش باشند.» شهرستانی.

یزغلامی
زبان یزغلامی این زبان در کشور تاجیکستان حدود چهار هزار تن گویشور دارد که عمدتاً در سواحل رود یزغلام ساکن هستند. یزغلامی فاقد الفبا خودی است. سه زبان شغنی سریکولی و یزغلامی در یک دسته جای دارند. این زبان‌ها در مناطق کوهستانی تاجیکستان و بخش‌هایی از افغانستان رایج است. شمار گویشوران این سه زبان در کشورهای افغانستان و تاجیکستان حدود ۷۵ هزار تن برآورد شده است. قریب به بیست هزار تن نیز از گویشوران دیگر این دسته در خاک چین بسر می‌برند.
روشانی
مردمان که بزبان روشانی تکلم می‌نمایند در دو سوی رود پنج در ناحیهٔ روشان در مجاورت نواحی شغنی زبان و نیز در درهٔ خوف در تاجیکستان (گونهٔ خوفی) و نیز در ناحیهٔ روشان بدخشان افغانستان زندگی می‌نمایند. شغنانی‌ها و روشانی‌ها در مجاورت هم زندگی داشته نفوس آنها حدود ۱۰۰ هزار نفر می‌رسد.
اشکاشمی
در افغانستان در ناحیه‌ای که رود پنج به سوی شمال می‌پیچد و سرچشمهٔ رود وردوج در خاک افغانستان و ناحیه اشکاشم ولایت خودمختار کوهستان بدخشان تاجیکستان مردمان هستند که با این زبان تکلم می‌نمایند. زبان اشکاشمی میان برخی مردم بومی رواج دارد. این زبان در افغانستان در حال نابودی بوده مردم این زبان زیاد تر به زبان تاجیکی صحبت می‌نمایند ولی بر عکس در ساحه تاجیکستان در آن باره تحقیقات زیاد صورت گرفته است. مردم در تقویه این زبان کوشش می‌نمایند. اشکاشمی در درهٔ اِشکاشم جنوب تاجیکستان با حدود ۱۲۰۰ گویشور و تعداد آن در افغانستان حدود ۲۱۰۰ نفر می‌باشد.. زیاده مردم اشکاشمی دارای مذهب اسماعلیه می‌باشند. دانشمندان اشکاشمی را در جمله ملت جدا می‌شمارند.
زیباکی
زبان زیباکی در سرچشمه‌های رود وردوج ولایت بدخشان زندگی دارند. در ناحیه زیباک مروج است.
سنگلیچی
سنگلیچی قوم است که در شمال منجان و جنوب زیباک بدخشان درهٔ سنگلیچ و سرچشمه‌های رود وردوج بدخشان زندگی داشته بزبان سنگلیچی صحبت می‌نمایند. زبان سَنگلیچی در خاک تاجیکستان نیز رایج است. گویشوران این زبان اندک می‌باشند و در معرض نابودی قرار دارد.
مونجی
زبان مُنجی: این زبان که نزدیکی زیادی با زبان ییدغایی دارد حدود شش هزار یکصد تن گویشور در شمال شرق افغانستان دره منجان و مالملغه دارد. ساکنان نسبتاً قلیل دره منجان (در سرچشمه‌های رودخانهٔ کوکچه Kokca در شمال شرقی افغانستان به این زبان گفتگو می‌کنند. زبان مونجی در کوهای غربی پاکستان شمال چترال و کشمیر نیز گویشوران دارد. مردم مونجی منحیث ملیت جدا شمرده می‌شود
زبان واخی
زبان وخی: در درهٔ رود واخان سرچشمهٔ رود پنج و در ولسوالی وخان ولایت بدخشان افغانستان و ناحیه اشکاشم ولایت خودمختار کوهستان بدخشان تاجیکستان سین‌کیانگ چین و اندکی در چترال و جمو و کشمیر و ولایت مروج می‌باشد. زبان واخی دارای لهجه‌های مختلف بوده چنانچه اختلاف میان بعضی از این گویش‌ها گاهی تا آنجاست که گویشوران گفتار یکدیگر را نمی‌فهمند و غالباً زبان مشترک دری تاجیکی را برای روابط میان خود بکار می‌برند. واخی‌ها عبارت از تاجیکان اصیل سه هزار سال پیش می‌باشند که اکنون بزبان واخی تکلم می‌نمایند. واخی یا وخانی دارای ۱۸۰۰۰ گویشور دارد. عده از دانشمندان مردم واخی یا گجالیرا منحیث ملیت جدا مطالعه می‌کنند.
برتنگی
برتنگی (در درهٔ برتنگ)؛ ارشری (در بخش بالا دره برتنگ) مروج است. قبلاً زبان برتنگی را کسی نمی‌دانست. تا آنکه گتیو و زاروبین مقاله در مورد زبان برتنگی نوشت. گتیو زبان برتنگی را زبان روشانی غربی نوشت ولی زاروبین نام این زبان را برتنگی یافت. دانشمندان زیادی مانند مورگین ستیانه ۱۹۵۸, لیو شیتس، سکلوا ۱۹۶۶ , پاخالینا ۱۹۶۹ , همو ۱۱۹۷۵ , ردار، دادی خدایف ۱۹۷۱–۱۹۷۲ , ارانسکسی ۱۹۷۵ , همو ۱۹۷۹ , ادلمان و راستارگویوا، ادلمان و افیموف در مورد این زبان مقاله‌های نوشته‌اند. زیاده این تحقیقات در بدخشان تاجکستان صورت گرفته است.
فرهنگ
در فرهنگ پامیری عید نوروز را عید بزرگ می‌گویند. عید رمضان و قربان را بنام عید کوچک یاد می‌نمایند. گروه از تاجکهای غیر پامیری عید را بیرم نیز گویند. اما در پامیر «جشن نوروز را خدیر ایام می‌گویند. این مفهوم مرکب از کلمهَ خدیر به معنی بزرگ و ایام به معنی عید می‌باشد که مفهوم آن «عید بزرگ» می‌شود. وجهَ تسمیه آن نیز روشن است. زیرا پیش از عید بزرگ دو عید دیگری تحت عنوان «خیرچزان» و «خیرپچار» برگزار می‌شوند که این دو عید در ایام زمستان برپا می‌شود. این عیدها از رسومات باستانی آریایی‌ها باقیمانده که در کتاب اوستا نیز از آنها یاد نموده‌اند. ابراهیم پور داود مفسراوستا به زبان فارسی (ادبیات مزد یسنا، یشت‌ها قسمتی از کتاب اوستا، جلد ۱، صفحه ۳۰۷) می‌نویسد که روز یازدهم ماه خورشیدی خیر روز نامیده می‌شود. در دو سی روزه (عید کوچک و بزرگ) درودها فرستاده می‌شود. «دکتور خوش نظر پامیرزاد»
در آخرین گوشه شمالی بدخشان متصل سرحد تورکستان چین در پامیرهای خورد و کلان مردمان تورک قرغز حیات بسر می‌برند، مردم قرغز خود را سرداران جوامع و اقوام تورک می‌شمارند. قرغزها از اقوام بسیار قدیمی تورکان هستند و الفبای ینیسی منسوب به ایشان می‌باشند که درسده پنجم و ششم میلادی کتبیه‌های از آن از کناره‌های دریای ینیسی در مغولستان داخلی بدست آمده است.
مذاهب پامیری
پامیری‌ها دارای دین اسلام و مذاهب حنفی و اسماعیله می‌باشند. مذهب اسماعیلیه در زمان ناصر خسروبلخی سال ۴۴۴–۴۸۱ در بدخشان مروج گردید.
اسماعیلیان در بدخشان از آنزمان به این سوزندگی داشته در کشاکش تاریخ به نسبت کوهستانی بودن از گزند دور مانده است. اسماعیلیان بدخشان (شیعی) ودیگری (سنی) مذهب می‌باشند. این دو گروه بین خود با هم ارتباط مستقیم دارند و هم با یکدیگر همکاری دارند. اسماعیلیان سنی مذهب بدخشان درقسمت‌های ازمناطق اشکاشم، روشان، جامرچ، جرم، اسکان، درایم، چخان، خستک، غاران، شیوه، اسکان، زیباک، منجان، وردوج، کران، شکی، اوشنیگان، یمگان، واخان، منجان، فیض آباد، شغنان وغیره به گونه علنی واشکارا زندگی دارند اسماعیلیان شیعه مذهب درولسوالی‌های راغ‌ها، قسمت‌های ازوردوج، سرغیلان، کشم، تشکان، درایم، جرم و مناطق دروازها بنابردلایلی هنوزم مخفیانه به حیات خود ادامه می‌دهند. ادای مناسک مذهبی اسماعیلیان شیعه به گونه است که سایر شیعه مذهابان بجا می‌کنند اما اسماعیلیان سنی مناسک دینی خودرا به طریقه اهل سنت وجماعت انجام می‌دهند، عده اسماعیلی سنی بیشترین رسم و رواجهای محلی شان را فراموش وبه آن بیگانه شده‌اند.
اسماعیلیان، درگذشتها بنابرمحدویتهاوجبرزمان کمتردرمحضردیگران چهره وعقیده خودرا آشکار می‌کردند، اما حالابیشترآنها به علاقه‌مندی خودرا اسماعیلی معرفی می‌کنند، اما شماردیگرهنوزم با روش گذشته خویش را مخفی می‌دارند.
«اسماعیلیان بدخشان همه تاجک بوده وزبان عمومی شان دری است، افزون برآن اسماعیلیان به زبانهای منجی، سنگلیجی، شکاشمی، روشنانی، وخی و شغنی صحبت می‌کند واین زبان‌ها را (زبان‌های اسماعیلی) می‌نامند. زیرا همه گویندگان این زبان‌ها اسماعیلی‌ها هستند. واین زبان‌ها ازفیض مذهب آنها زنده مانده است. وادعا دارند که زبان فارسی نیزمرهون جسارت هاوقیادتهای شورانگیزاسماعیلی‌ها است، که کس نمی‌تواند ازآن چشم پوشی کند.» (نوشته ابوعلی خلخانی)
بدخشان در سیر تاریخ
زندگی مردم بدخشان
بدخشان یکی از ولایتهای دور افتاده است که الی سال ۲۰۰۴ سرک پخته نداشت. سرک یا وسیله ارتباط بشری باعث شده بود که مردم بدخشان در قهر غریبی تاریخ فروروند. سالها قبل مردی از ملیت ازبک بنام طاهر بدخشی زمانیکه به رنج ملت خود می‌نگرد باعث آن می‌شود تا با دوستان خود دست به مبارزه بزند. بدخشی می‌نوشت: مردم بدخشان ملت است که بسیاری محلات آن تا حال شکر را ندیده است. در بعضی از قراها مردم نان گندم را نه شناخته نان ارزن می‌خورند. به نسبت دوری از پایتخت و نبودن راه ترانسپورتی مردم نمی‌توانستند نان دو وقت خودرا بیابند. مرگ و میر این ملت کاملاً طبیعی هیچگونه دارو ودرمان وجود نداشت. مردم فقد به دعا و توکل به خدا زندگی می‌نمودند. کنون هم این ملت دوباره درگیر جنگهای کشورهای منطقوی گردیده زندگی این مردمان دوباره بطرف صفر کشانیده خواهد شد.

منابع
۱. تاریخچه اقوام افغانستان نوشته پوهاند پروفیسور عنایت اله شهرانی در ویبسایت کابل نات
http://www.kabulnath.de/…/Sho…/Dr.Enajatullah%20sharani.html
۲. زبان برتنگی نوشته دانشنامه جهان اسلام
http://rch.ac.ir/article/Details/6291
۳. زبانهای پامیری دانشنامه رشد
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-pagehistory.php…
۴. اسماعیلیان بدخشان در آزمون زمان نوشته ابوعلی بیژن خلخانی
http://hnida.blogfa.com/post-139.aspx
۵. رواج‌های نوروزی پامیری و گذشته‌های تاریخی آن نوشته دوکتور خوش نظر پامیر زاد در ویبسایت آریائی
۶. پامیری‌ها در ویبسایت مردم و کلچر آن
http://www.everyculture.com/…/Tajikistan-to-Zim…/Pamiri.html
7. Tajikistan: Pamiri People: The Importance of Religious and Cultural Belongings of Ethnic Minority as the Main Distinction from the Tajik Majority
در ویبسایت ده پلوس
http://pulsofcentralasia.org/…/tajikistan-pamiri-people-th…/
در ویبسایت انسایکلوپیدیا PAMIRI.8.
http://www.encyclopedia.com/article-1G2-1839300…/pamiri.html

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر