۱۳۹۵۰۷۳۰

ملیت تاتار افغانستانی (۳۵)


نژاد و ملیت‌های افغانستان
قسمت سی و پنجم: ملیت تاتار
نوشته: کریم پوپل

مقدمه: تار تارها در دوره هجوم مغولان به قدرت رسیده سپس خود امپراطوری زرین ترکان را بنا می‌نماید. تا تارهای مغل، تارتارهای ولگا، تاتارهای ترکان قدیم تاتارهای روسیه همه ترکان است که در آسیای میانه و اروپا در دوره مغلها و امیر تیمور قدرت را بدست داشتند. در افغانستان سه نوع تاتار وجود دارد تاتار ترکان تاتار مغل وسایر اقوام که در زمان زمام داری مغلیان تحت تسلط مغل (تاتار) بودند بنام تاتار یاد می‌شدند ولی در اصل طایفه تاتار نیستند. زیرا نه زبان نه فرهنگ تاتار را دارند. در حالیکه ازبکها و ترکمنها زبان و فرهنگ ازبکی وترکمنی خودرا حفظ نموده‌اند. زیرا از همان طایفه هستند.

تاتارهای افغانستان
تاتارها بصورت پراگنده در صفحات شمال افغانستان در ولایات بلخ بامیان و سمنگان سرپل، جوزجان، فاریاب، قندز و در غزنی قندهار و کابل، امرار حیات می‌نمایند، نظربه گفتهُ تاتارها، تاتارها قبل از دورهُ حکومت خوارزمشاهیان در این جغرافیا زیست داشتند، و یکجابادیگرملیتهاتمام عذابهای تحمیل شده را متقبل گردیده‌اند.
عمدتاً این طایفه زبان خودرا از دست داده به جز تعداد محدودی که با دیگر زبانها صحبت می‌نمایند همه به زبان دری صحبت می‌کنند. طوریکه بنده در منابع خارجی مطالعه نمودم اقوام تایمنی فیروز کوهی جمشیدی را نیز شاخه از تاتار می‌دانند، این بدین معنی نیست که اینها از طایفه تاتار هستند بلکه در تسلط تاتاربودند یعنی در تسلط همانا مغل بودند.. هزاره‌ها نیز یک قوم دارد که بنام هزاره تاتار یاد می‌گردد. در مجموع حدود ۲۰۰ هزار تاتارها در افغانستان زندگی می‌کنند؛ که همه فرهنگ و زبان تاتار را از دست داده‌اند. شخص بنام کمال الدین خودرا رهبر تاتارهای افغانستان معرفی نموده است. او میگوئید که او رهبر یک میلون تاتار افغانی است. حدود چهار هزار فامیل تاتار در مزارشریف زندگی دارند که به زبان هزارگی صحبت می‌نمایند. کمال الدین چندین بار به مجالس بزرگ تاتاران جهان دعوت شده واشتراک نموده است، اما نسبت اینکه زبان تاتاری را نمی‌داند، بوسیلهُ ترجمان در آنجا سخنرانی نموده است.
او می‌گوید:در چهارمین و پنجمین مجلس بزرگ تاتاران جهان به شهر قازان تاتارستان دعوت شده بودم، من درآنجا به ذریعهُ ترجمان سخنرانی نمودم، زیرا زبان تاتاری را نمی‌دانستم. از اشتراک کننده گان آن مجالس استدعای کمک به تاتاران افغانستان نمودم، ولی افسوس هیچ نوع کمکی به تاتارهای افغانستان ننمودند. او از دولت افغانستان نیز تقاضا کمک نموده است تا در احیای زبان آنها را همکاری نمایند. او اظهار نموده است که تاتارهای افغانستان با کمیت که دارد نقش در جوامع سیاسی اجتماعی و مدنی کشور ندارد.

اصطلاح تاتار
در گذشته‌های دور تاتار به یکی ازحصه طایفه مغل اطلاق می‌شد؛ ولی بعداً اسم تاتار در زمان‌های مختلف، معانی متفاوتی را بخود کسب نمود. زیرا زمانیکه فتوحات مغل وسیع شد اقوام مختلف در تصرفش درآمد. این اقوام نیز لشکر مغل شدند. مردم اروپا و عرب این مردم را تاتار می‌گفتند. روس‌ها این اصطلاح را، در طی چندین قرن، برای مسلمانانی که نسب ترکی داشته و در روسیهٔ اروپایی زندگی می‌کرده‌اند، به کار برده‌اند. نوینسدگان و محققان غربی، کلمهٔ تاتار را در مورد ترکانی که در ترکستان و قسمت‌های شمالی دریای سیاه، زندگی می‌کنند، به کار برده‌اند. اما عثمانی‌ها، از قرن ۱۶ میلادی اصطلاح تاتار را در مورد ترکان شمال به کار بسته‌اند. کلمه تاتار از قرن۱۳/م به جای واژهٔ «مغول» مورد استفاده قرار گرفت. در قرن بیستم کلمهٔ تاتار، تعبیری که نشاندهندهٔ اصل ونسب قوم نژاد باشد نبوده، بلکه کلمه‌ای است که هویت تاریخی را نشان می‌دهد. همان گونه که تمام افرادی که تحت حاکمیت و تابعت عثمانی بسر می‌بردند عثمانی بودند. ترکان شمالی هم که تحت حاکمیت تاتار یا مغول بودند تاتار تلقی شدند. مسلمانان روسیه، که در قرن بیستم تاتار نامیده شده‌اند مغول نیستند، بلکه ترکانی هستند که ا سلا فشان تحت حاکمیت مغول یا تاتار می‌زیستند. ترکان به تدریج مغلان را ترک نموده خود قدرتی را ساختند. در سال ۱۶۹۶ در فرامین عثمانی برای اولین بار از اصطلاح تاتار در مورد خان‌های کریمه استفاده شد. در جهان اسلام اولین بار اصطلاح تاتار در معنای مغول استفاده شده است.
منشع
. ابتدای پیدایش ملیتی بنام تاتار از همان تاریخی که فکر می‌کنند افسانوی است، منشأ می‌گیرد. افسانه است که: چهارنسل قبل از تولد اوغوز خان در خانواده نیاکان اوغوز خان یعنی از (آلیجه خان) دو فرزند تولد می‌شود یکی را تاتارخان و دیگری را مغل خان نام گذاشت. چون این پسران به سن رشد وتمیز رسیدن النجه مملکت را برای شان تقسیم فرمود تاتار ومغول هریک پس از فوت پدر درولایات خود دارای رعیت وسپاه شدند از طبقه تاتارها هشت نفر برسرسروری نشستند. لفظ تاتار اولین بار در قرن پنجم برای ترکان چادرنشینی که از مغولستان به حوالی دریاچه بایکال سکنی گزیدند بکار رفت. امکان آن می‌رود که این افراد با قبایل کومان یا قبچاق‌ها ارتباط داشته‌اند.
تاتارها هم مانند ترک‌ها (در ۵۴۵–۵۵۴) و در پی آنان، در نیمه دوم قرن ششم از ارتفاعات آلتای (بین چین و مغولستان، و سرزمینهای آسیای مرکزی) در جهت شرق و شمال شرق، به اِستپهای مغولستان، منچوری، شمال چین و نواحی جنوبیتر حاشیه جنوبی سیبری مرکزی سرازیر شدند و مانند اکثر ترکان ومغولان همواره ناگزیر بودند که شرایط بسیار سخت اقلیمی آسیای شمالی را تحمل، و کمبودهای ناشی از آن را با جنگ و غارتگری و کوچ نشینی جبران کنند. اوضاع نامطلوب اقتصادی حاکم بر آن سرزمین‌ها، ایشان را مردمی مقاوم و جنگجویانی قابل بار آورد، اما موجب شد که از لحاظ فرهنگی و مدنی، از همسایگانشان در چین، هند و ممالک غرب آسیا بسیار عقب بمانند.
با اینهمه، کاربرد نام تاتار سابقه‌ای قدیمتر دارد. این نام اول بار به صورت اوتوز تاتار (سی (قبیله) تاتار) در سنگ نوشته کول تِگین، قدیمترین بخش سنگ نوشته‌های اورخون متعلق به ۱۱۲/ ۷۳۰ (در دوران دومین حکومت ترکها، یعنی در دوران خاقانی اویغور در ناحیه اورخون مغولستان به کار رفته و در آن، از شرکت اوتوز تاتارها در مراسم سوکواری ایستمی خاقان، دومین و آخرین خاقانِ اولین دوره فرمانروایی ترکها (امپراتوری گُوک تُرک) یاد شده است. اما در سنگ نوشته‌های بعدی اورخون، مانند سنگ نوشته شینه اوسو مربوط به ۱۲۶/ ۷۴۴ متعلق به بایان چُور خاقان، دومین فرمانروای اویغورها، فقط از تُقوز تاتار (نُه (قبیله) تاتار) و سرکوب شدن آنان به دست فرمانروایان اویغوری خبر داده شده است. ازینرو، برخی از محققان چنین نتیجه گرفته‌اند که در آن روزگار (نیمه اول قرن دوم) نه قبیله از سی قبیله (ابتدایی) تاتارها یک واحد سیاسی تشکیل داده بوده‌اند و به عقیده محققان، این تاتارها حدوداً در جنوب غربی دریاچه بایکال تا رود کرولِن در شمال شرقی مغولستان می‌زیسته‌اند.
از نام‌های دیگر این مردمان که در نوشته‌های چینی ضبط شده‌است می‌توان تاتان و داتان را نام برد. نام تاتار برای قبایلی که در سپاه گونش خان مغول در پیکار و جنگ با روس‌های و مجارها شرکت داشتند نامیده می‌شدند. تاتارها اصلی از پیدایش در مناطق سرد زیست می‌نمودند بدین لحاظ دارای جلد سفید و چشمان مخصوص بودند که تا اکنون پا بر جا است. تاتارها در زمزه تورانیان سفید جلد شناخته شده است.
تاتارها پس از زیست در سایبریای مرکزی و شمال چین دارای نفوس انبوهی گردید. پس از ازدیاد نفوس بطرف آسیای میانه، روسیه ولگاه کریمه خزر آسیای میانه کوچ نموده‌اند. گروه زیادی از دانشمندان تاتارها را اقارب قپچاقها و کیومن‌ها می‌دانند زیرا این دو قوم نیز مانند تاتار بطرف غرب و اروپا کوچ نمودند.. در زمان حملات چنگیز خان متحد با چنگیز خان گردیده فتوحات برای سلطنت مغلها نمودند. پس از ضیف شدن مغلها خود قدرت را بدست آورده دوره زرین ترکان را بنا نمودند. تاتارها دوباره با امیر تیمور متحد گردیده یکجا آناتولی را فتح و باجگیر کشورهای اروپائی می‌شوند.
تاریخچه
برای اولین باردر سال ۷۳۲ میلادی نام تاتار در اثرتاریخی کولتگین از ۳۰ قبایل تاتار ذکر گردیده است. در قرن ۱۲ تاتار یک عضو از کانفدراسیون خانات فلات مغل بود که از اتحاد پنج قبایل تشکیل گردیده بود.
در مرحلهٔ اول، زمانیکه اوغوز خان در پی ایجاد یک حکومت واحد از خان نشینی‌های مختلف سرحدات شمال چین می‌شود، اقوام تاتار و مغل به یکه‌تازی اوغوز خان مخالفت و مقاومت شدیدی می‌کنند، که در نتیجه قسمت اعظم از تاتارها و قسمت کم مغل‌ها موفق به ترک بموقع محل زیست شان (سرحدات شمالی چین اسبق) می‌شوند، و مغلان و تاتارهای باقیمانده در صفوف لشکریان و اداره چیان اوغوزقرار گرفته امپراتوری اوغوز خان را تشکیل می‌دهند، که امپراتوری هونها و تجزیهٔ آنها بدو قسمت نیز ناشی از همین اختلافات درونی و تضادهای افکار ماقبل و مابعد تولد اوشان است. مرحله دوم ظهور و تجلی استعدادهای تاتاری در فنون جنگی و اداری در زمان‌های قبچاق‌ها، خزرها و مغلها باعث رونما شدن و مشهور دوبارهٔ نام تاتارها در جهان می‌گردد،
تاتارها به ۳ گروپ تقسیم اند. تیوری تاتار ترکی تیوری تاتار مغل و تیوری تاتار بلغار.. در قرن سیزده تاتاران مغولان چین، ترکستان، ایران، آناتولی، عراق، سوریه، سیبریه، روسیه، اروپای شرقی، کریمه ولهستان را به تصرف درآوردند. در آن زمان در شمال دریای خزر و دریای سیاه، نوادگان گوگ ترکان، هون‌ها، پچنک‌ها، قبچاق‌ها و بلغارها زندگی، می‌کرده‌اند. هنگامی که در قرن ۱۳م تاتاران مغولان همهٔ این مناطق را متصرف شدند، علاوه بر ترکان که سپاهی مغل بودند انبو هی از ترکان نیز درین مناطق زیست داشتند. هم ترکانی که، از سابق در شمال دریای خزر و دریای سیاه مسکن گزیده بودند و هم انبوه ترکانی که با سپاهیان مغول وارد شده بودند با عنوان سیاسی تاتار شناخته شدند.
مسلمانانی که امروزه در شمال دریای سیاه و در روسیه زندگی می‌کنند وبه تاتاری یعنی ترکی شمالی سخن می‌گویند، از نوادگان آنها می‌باشند.
علیرغم دانست که سپاه مغول را تر کان تشکیل می‌داده‌اند، مقامات فرماندهی، انحصارأ در اختیار مغولان بوده است. قبچاق‌ها، پچنک‌ها ودیگر طوایف ترک همه سپاهیان ساده بدون درجه بودند.
از اینکه افغانستان تحت تأثیر حکومت خوارزمشایان بود. چنگیزخان به جز مردمان کوهبند تمامی شهرهای افغانستان را ویران و مردم آنرا بقتل رسانید. طایفه‌های که باقی ماندند همه تاتار یا مغل نامیده می‌شدند.
گروئیدن تاتارها به دین اسلام
بورقا برادر باتو به اسلام گرایید و چون در سال ۱۲۵۵/م خان گوگ اوردا شد، مسلمان شدن خود را اعلام نمود. این شخص که نام برکه را بر خود نهاد، اولین خان مسلمان آلتین اوردا می‌باشد. برکه خان با شاهزاده خانمی از خاندان‌های سلجوقیان آناتولی ازدواج نمود. برکه به پسرش عزالدین- که حاصل این ازدواج بود، شهرهای (سولخت) و (سوداغ) را با حومه اش واگذار نمود. عزالدین و مادرش هزاران ترک مسلمان را از آناتولی آوردند و درکریمه اسکان دادند. در همین زمان دین اسلام در گوگ اوردا به سرعت گسترش یافته دین سلطنتی گردید. خاندان حاکم در دولت گوگ اوردا (آلتین اوردا) از تبار چنگیز خان بود. اما عنصر ترک نژاد آنچنان قدرتمند بود که در اوایل قرن۱۴/م دولت آلتین اوردا نتواند در مقابل آن پایداری نماید، لذا به صورت یک دولت ترک درآمد. در سال ۱۳۹۶/م وقتی که توغتامیش، خان گوگ اوردا، در مقابل تیمور شکست خورد، این خان نشین تجزیه شد و خان نشین‌های قازان، کریمه، آسترا خان وقاسم تشکیل شد. در همهٔ این خان نشین‌ها به تدریج خان‌ها و مدیران ترک شدند.
امروزه در داخل فدراسیون روسیه و به پایتختی قازان، تاتارستان وجود دارد. در این مملکت، بیش از نیمی از مردم مسلمان هستند وتقریبآ نیمی هم روس (مسیحی) می‌باشند. مسلمانان به لهجه‌ای از ترکی عثمانی سخن می‌گویند. اسلاف آنها-که ابن فضلان از آنان سخن رانده است و از بلغارهای ایتیل (ولگا) بودند- در سال ۹۲۲ م، یعنی ۱۵۰ سال قبل از اینکه آناتولی تحت حاکمیت مسلمانان در آید وشروع به ترک شدن کند- رسمآ به اسلام گراییده بودند. به درخواست بلغارهای ایتیل -که در منابع عرب صقالبه - مفرد آن صقلاب- نامیده می‌شدند، خلیفهٔ عباسی برای آموزش اسلام، ساخت مسجد ومنبر افرادی را اعزام نمود. ابن فضلان در این هیآت بود و آنچه را که در طی سفر دیده است، یادداشت نموده است. (شاخهٔ دیگر بلغارها، پس از عبور از شمال دریای سیاه، وارد بالکان‌ها شدند ودر سال ۸۶۳/م به مسیحیت گراییدند و اسلاو شدند. آنها ییکه در بلغارستان هستند، از این شاخه‌اند
با سقوط دولت سلجوقیان روم تعداد فراوانی امیر نشین بیلیک ظهور پیدا کردند. از بین آنها امیر نشین عثمانی کوچکترین، ولی از جهت وابستگی وتعلق خاطر به ارزشهای اسلامی، صمیمی‌ترین آنها بود. در حالیکه امیر نشین‌های دیگر، با یکدیگر، در گیر و مشغول، بودند، عثمانی وارد اقدامات جهادی علیه بیزانس و اروپا شد ودر مدت کوتاهی به صورت دولتی مهم درآمد. در قرن ۱۴/م ییلدرم بایزید، سیواس و توقات را با حومه اش- پس از بیرون راندن قبایل تاتار، به تصرف درآورد.
زبان
زبان اولی تاتارها قپچاق کومان می‌باشد. تاتار ۱۱ زیر شاخه دارد که با لهجه‌های مختلف صحبت می‌نمایند. تاتارها به زبان قپچاق، تاتارهای ولگا وارال به زبام سایبریائی و تاتار ترک به زبان تاتار خزری صحبت می‌کنند تا زمان‌های اواسط قرون ششم الی قرون هشتم میلادی، در ایجاد بلغاریان وولژ یعنی مفکوره‌های ترکان بلغار ولگ الهامی بود به اولین ترکان که الفبای رونیکی ترکان رانظر بمقتضی زمان به الفبای عربی در اواسط قرن ۱۳ و ربع اول قرن ۱۵ تغیر دادند، تحکیم صفوف اداری و جنگی اردوی زرین (آلتین آورده) -آلتین اردو و حمایت مستقیم و توانمند از خزرها منجر به احیا و رشد زبان ادبی تاتاری، و ایجاد مرکز واحد تاتاری در آن زمان و بعدترها باعث ایجاد مراکز جدید رشد کلتوری و فرهنگی تاتارها و ایجاد مجدد دول مختلف و مقتدر تاتارها گردید.. در حقیقت زبان که باعث رشد زبان تاتاری گردید، زبان مشترک قبچاقی بود که، منحیث زبان و لهجهٔ مشترک بین مشترکین آلتین آورده، باعث رشد و تکامل زبان‌های ترکی که، زبان تاتاری هم شامل آنست گردید. بعد تر گویش زبان جدید التاسیس اوزبیکی نیز یکی از خلاقیت‌های ترک زبانان در جهت ایجاد یک زبان مشترک بین اقوام مختلف مشترکین اردو آلتین می‌باشد، که بواسطهٔ امیر علی شیر نوایی به پایهٔ اتمام رسید، و ملیت جدیدی بنام اوزبیک ظهور کرد. لهجه‌های ترکی طبقه‌بندی‌ها و اساسات این زبان و دستورالعمل آن فراوانی دارند. شناخته شده‌ترین آنها عبارتند از:
۱-لهجهٔ آناتولی یا تورکچه (لهجهٔ اوغوزی، لهجهٔ عثمانی، لهجهٔ ترکی غربی- وقطعآ لهجهٔ ترکمنی، که ظاهرآ ضمن تایپ افتاده است و نمایندهٔ بلا منازع آن، مختومقلی فراغی است
۲- لهجهٔ آذری، مهم‌ترین نمایندهٔ آن، شاعر معروف، فضولی است.
۳- ترکی ترکستانی چغتایی، لهجهٔ خاقانی، اوزبکی امروز بزرگترین شاعر آن علی شیر نوایی است.
۴- لهجه‌ای که تاتاری می‌نامیم و لهجهٔ شمالی مورد استفادهٔ ترکان کریمه و قازان است. در منطقه یالی بو یو به ترکی استانبولی و در قسمت‌های داخلی و شمالی آن، به تاتاری سخن می‌گویند.
فرهنگ
آش بریده بقول اکثر تاتارها غذای قدیمی و عنعنوی تاتارهاست، و اولین کسانی که از خمیر آش بریده آماده نموده‌اند تاتارها اند، و واقعاً یکبار اگر مزهٔ آش بریدهٔ تاتارها را که اکثراً باگوشت خرگوش و یا مرغ خانگی می‌پزند، نوش جان کنید، پی خواهید برد که، مدعیان اختراع این غذا در پختن آش بریده چقدر ماهر اند.
شغل
تاتارهای افغانستان اکثراً بزراعت و مالداری قالین گلیم مشغول اند، و در تربیت و نگهداری اسپ خیلی‌ها ماهر اند.
منابع
1. B. S. Izhbolden, Essays on Tatar History (1963). در ویبسایت thefreedictionary
http://encyclopedia2.thefreedictionary.com/Tatar+nationality
۲. تاتارها چه کسانی هستند نوشته حمید جرجانی
http://shahretatar.mihanblog.com/post/39
۳. زبان تاتاری در ویبسایت An Ethnologue Language Map
http://www.ethnologue.com/language/tat
۴. هویت سه‌گانه تاتارها، اسلامی، تاتار و روس نوشته کولایی الهه، حسینی سیده مطهره
http://www.sid.ir/fa/VEWSSID/J_pdf/71613910406.pdf
5. Crimean, Crimean Turkish در ویبسایت An Ethnologue Language Map
http://www.ethnologue.com/language/crh
۶. تاتارها ویکی نوشته
۷. الکساندر بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۶۵–۱۶۶.
۸. الکساندر بلنیتسکی، خراسان و ماوراءالنهر، ج۱، ص۱۶۸.
۹. Тата́ры ویکی پیدیا روسی
https://ru.wikipedia.org/wiki/Татары
۱۰. زندگی تاتارها نوشته ۲۰۰۵ سال Мнения. Суждения. Версии در ویبساست آرشیف روسیه
http://www.archive.gov.tatarstan.ru/maga…/…/anonymous/main/…

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر