۱۳۹۵۰۴۱۰

ایماقهای افغانستان (26)





  نژاد و ملیت های افغانستان

    قسمت  بیست وششم ایماقها

            نوشته: کریم پوپل نویسنده ویکی پیدیا

در غرب و شمال‌غرب افغانستان مجموعه قبایل چادرنشین و نیمه چادرنشین که مذهب شان سنی زبانشان دری است مسما با ایماقها می‌باشد. این قبایل از نظر ترکیب نژادی از مردمان خالص تورک آریائی نژاد و مغل هستند. در حقیقت ایماقها یکی از آن شاخه‌ها می‌باشد که سرچشمه شان ترک است. این طایفه با همسایه گان خود آمیزش نموده نسلهای مختلف را بوجود آورده‌اند. این طایفه بیشتر درغور بادغیس هرات و فراه و در خراسان ایران ازبکستان پشتونستان زندگی می‌کنند. کنون ایماقها ۲۲ وکیل در پارالمان افغانسنتان داشته در فعالیت سیاسی متحد با دولت افغانستان میباشند.
آنان در ازبکستان زندگی دارند ازبک گردیده  و آنانکه در پشتونستان زندگی دارند دیگر ایماق نیستند. مناطق و قبایل بزرگ ایماق‌ها را در کتب تاریخ گاهی باسم «ایماقات» یاد می‌کنند. وقتی مطالعات عمیق در مورد تاریخ ایماقها صورت گیرد نماینگر آن می‌گردد که ایماقها در افغانستان تاریخ ساخته‌اند. بدین منظور تاریخ دانان گویند که ایماقها مخلوط از ترک یا مغل و تاجیک اند. همانطوریکه پشتونها ده‌ها شاخه و زیر شاخه دارند. اربکها ترکمنها؛ کیماقها هم شاخه و زیر شاخه داشتند. ممکن ایماقها یک قبیله یا زیر شاخه از کیماق یا تتار بوده‌اند که صرف به افغانستان نقل مکان نموده بمرور زمان با همسایه گان در آمیزش شده نسلهای چون زاوری جمشیدی فیروز کوهی تایمنی تیموری هزاره را بمیان آورده‌اند. سوری‌ها (غلجای) به هیچ وجه ایماق شده نمی تواند ممکن زاوری یا زاولی باشد. شنسبیان یا سوری ها قوم بودند عرب و سرکش که در کشور سوریه زندگی داشتند. رومن ها این قوم را بروسیه انتقال داد روسها  این طایفه در میان اقوام اریائی که در جنوب سایبریا  در حوزه دریای آب زندگی داشتند نقل مکان داد. مردمان حوزه دریای آب را آبگان (افغان امروزی )  می گفتند که بزبان پشتو صحبت می نمودند. کلمه آب را چندین قوم ترک و آریائی از همین دریا نام گذاشته  اند. پس از اینکه روابط بین مغلیان تورانیان و ایرانیان خراب شد. تورانیان با مغلان متحد شده همه اقوام آریائی را به جنوب راندند. 
سوری ها  در ناحیه خزر هجرت می نمایند. پس از چندی به هرات و از آنجا به آب هوای مشابه سایبریا یعنی کوهای غور زندگی اختیار می نمایند. ولی درانی ها یا آبگانها دربلوچستان  کوهای  سلیمان  کویته قندهارغزنی پکتیا   امروزی زندگی را اختیار می نمایند. سوری ها ایماق نیستند ولی خزری یا خلیجی  هستند.
گروی گویند که ایماقها اتحاد چند قوم مختلف در غور بخاطر دفاع از سرزمین غوردر زمان چنگیز می‌باشد. بدین سبب پشتونهای سوری، هزاره‌ها، جمشیدی تاجک فیروز کوهی‌ها تایمنی تیموری غیره باهم متحد شدند. غور بزرگترین سد در برابر چنگیزیان گردیده بود. گروه گویند که ایماقها بقایای خوارزمشایان اندکه در غور پناه برده با اقوام مجاور متحد گردیدند. خوارزمشایان ترکان دری زبان بودند.
ایماق‌های ولایت غور، هرات، با دغیس، فاریاب، سرپل، بلخ، سمنگان، بغلان، کندزاکثراً به زبان دری گویش ایماقی سخن می‌گویند. برخی از آنهای که در مناطق پشتو زبان زندگی دارند زبان پشتو را انتخاب کرده‌اند. این قوم که درولایات غور، سرپل، فار یاب وبادغیس، به صورت کتلوی ودسته جمعی بسرمیبرند.


وجه تسمیه
ایماق یک کلمه ترکی میباشد. ترکان این نام به خاطر بالای این ملیت گذاشته‌اند که رنگ چادرهای دامداری آنها سفید بود. یعنی دامداران دارای خیمه سفید. در زبان ترکی اوی یا اویم،  سانسکریت (Hom) , انگلیسی (Home) ((چهار کشورسکننداوی یم ((Hjem لاتین Domus روسی Dom خانه را گویند و آق سفید را گویند.
  «چهره آیماق‌ها بیشتر به تاجیک‌ها نزدیک هستند. در سرشماری افغانستان برخی طوایف ایماق را جز تاجیکها درنظر گرفته‌اند. در برآوردهای جمعیتی ایماق‌ها ۱٬۶۲۰٬۰۰۰ برآورد شده‌اند. این گروه از چهار ایماق متشکل شده که شامل چهار قبیله (جمشیدیها، هزاره‌های ایماق، فیروزکوهی‌ها و تایمنی‌ها) اند. آنها یکجا با تیموری‌ها و بعضی گروه‌های دیگر (باصطلاح ایماق دیگر) یک گروه نسبتاً متمایزرا درتپه کوه‌های غرب افغانستان مرکزی می‌سازند. آنها بصورت عام نیمه کوچی می‌باشند بخصوص فیروزکوهی‌ها بخاطریورت (خیمه)های نمدی مخروطی که درآن زندگی می‌کنند، شناخته می‌شوند. تایمنی‌ها درشمالغرب هرات زندگی دارند. جمشیدی‌ها بیشتر بطرف غرب، در کوشک واطراف آن (شمال هرات) زندگی می‌کنند. هزاره‌های ایماق که درشمال شرق هرات زندگی دارند، ازنگاه تباری مربوط به هزاره‌های افغانستان مرکزی اند، اما اینها شیعه نبوده و سنی اند. مرکز شهری آنها حالا قلعهٔ نو است. فیروزکوهی‌ها درامتداد مسیرعلیای دریای هریرود، شرق هرات زندگی می‌کنند. تایمنی‌ها درجنوب فیروزکوهی‌ها زندگی نموده و بعضی ازآنها خیمه‌های سیاه سبک پشتونی را پذیرفته‌اند.»

پیشینه
از سالیان خیلی دور به اینطرف در آسیای مرکزی دو نژاد وجود داشت نژاد مغل و نژاد سفید یا قفقازی. از یکجا شدن این دو نژاد ترکها بمیان آمد. از یکجا شدن این سه نژاد صدها ملیت قوم قبیله و شاخه‌های آن بمیان آمد. در تمام کشورهای آسیای مرکزی افغانستان ایران پشتونستان پاکستان شمال هند قسمتهای روسیه و اروپای شرقی و جنوبی  فقط اولادهای همین سه نژاد زندگی دارند. ایماقها ممکن یکی از شاخه‌های ترکان بوده که سالها قبل از آسیای میانه به افغانستان نقل مکان نموده است. ممکن از یکجا شدن مغل با تاجیک ایماق بمیان آمده باشد. تاریخ دانان گویند رشد ایماقها در غور صورت گرفته پس از حادثه ,  فشار یا جنگی به هر طرف پاشان شده‌اند.
دانشمندان ترک ادعا دارند که ایماقها شاخه از ترکان اند. اوغوزخان درساحات کاشغرستان (قشقرستان) قزاقستان ومغلستان کنونی درقسمتی ازافغانستان امروزی و فارس  پادشاهی نموده وبه استنادفوق بالای ۱۲ نبیره خود ایماق (نسل) نام‌گزاری نموده که تاحال ۱۲ ایماق نام مانده است، گروه از این قوم به افغانستان نقل مکان نموده از سالیان متمادی است درین خاک ساکن گردیده‌اند. ایماق علاوه بر افغانستان و اوزبیکستان در ایران نیز بسر می‌برند. ایماقهای ایران متعلق به تایمنی هستند؛ که یک قسمت ایماق‌های سنی و قسمت دیگر آن شیعه می‌باشند
طبق روایات دیگر گویند شاه بود از تاتاران که دارای دو پسر بود. پسر بزرگ پادشاه شد پسر خورد حسد می‌برد. از پسر خورد هفت اولاد باقی ماند؛ که نامهای شان ایمی، ایماک، تتار، بلاندر؛ خفچاق، لنقاز، اجلاد …..» (ص ۵۵۰ زین الاخبار). از هفت شخص بالا که همه از یک نسب و کیماک بودند طوایف مختلف بمیان آمد. از جمله یکی آن ایماق است. از نوشته چنین نتیجه گرفته می‌شود که ایماقها اولاده ترک اند. در محبث ترکان تذکار دادم که ترکان مخلوط از مغل و نژاد قفقازی اند. به سه فیگور و پوزیشن وجود دارند. ترکان مغلی، ترکان متوسط و ترکان آریائی. ترکان آریائی نوع است که زنان ترکان با اقوام تاجیک ویا سایر اقوام آریائی آمیزش نموده‌اند. ایماقها ممکن از جنس ترکان آریائی باشد.
چهار ایماق
چهار ایماق که معنی (چهارقبیله یا چهارنسب) را می‌دهد عبارت اند از: فیروز کوهی یا«جمشیدی» زاوری یا زووری (ظهوری کنونی) تایمنی وتیموری می‌باشند بشکل ذیل ازنسب تورک هستند. «در صفحه ۳۴و۳۵ کتاب پژوهشی درتاریخ هزاره‌ها زاولی هارا شاخهٔ از یفتلی‌ها آورده است. درصفحة ۱۳۶ و۱۳۷ همان کتاب متکی به اسناد بااعتبار تاریخی تحت عنوان ایماقها چنین می‌خوانیم: کلمه ایماق تورکی مغولی است، بمعنی قبیله وقوم. «ایماقها» ازچند قبیله مختلف تشکیل شده‌اند ودراصل نام شان چهار ایماق بوده است که ازقبیلة: جمشیدی، هزاره (هزاره بادغیس وهرات) تیموری وتایمنی تشکیل یافته‌اند، اقوام تیموری، زوری ودُرزی شاخهٔ ازقبایل تایمنی محسوب می‌شوند. نام چهار ایماق احتمالأ درزمان تیموریان هرات به آنان داده شده است وآنان ولایت غورتا نواحی هرات وبادغیس پراگنده بودند... یعنی که ایماقها از یکجا شدن جهارعروق تشکیل شده‌اند، مانندقریه شش پرکه دراولوسوالی دولت‌آباد فاریاب ازشش قوم جداگانه (خلجیها، تایموریها، زوریها، زیرکیها تایمنیها ومغولها) تشکیل شده‌اند تادرحدود چهل سال قبل هرقوم بزبانهای مروجه خود تکلم می‌نمودند که باداشتن زندگی‌های کوچی در یکجا، امروز دیگران زبان خودرا گم کرده تمامأ بزبان غلجیی کنونی (پشتو) تکلم می‌کنند.»
جمشیدی
جمشیدی‌ها واغلبأ فیروزکوهی‌های امروزی که درتاریخ به اسم فیروزکوهی قدامت کهن تری ندارد، نیز ازسلالة تورک‌های ساکاها وتوکیوها می‌باشند، پس و پیش باکاولی‌ها وزاولی‌ها وارد دامنه‌های کوه‌های مرکزی ازجمله کابل کنونی زندگی داشتند..
زاولی یا زاوری ها
زاولی‌ها عبارت اند از نژاد خَـلـَخ (خه لخ) یعنی خلج قرلوق بوده‌اند.
تایمنی
تایمنی و تایموریها که بعدتر ازساکاهاو توکیوها از سلالة تورک مغولها وارد افغانستان شده‌اند. تایمنی یک قبیله ایماق دری زبان در کابل، غرب افغانستان، زندگی دارند. برخی از گروه‌های جنوبی تایمنی زبان و فرهنگ قندهار پشتون را اتخاذ کرده‌اند. تایمنی معمولاً بخشی از ملیت ایماق است که احساس قرابت و همسایگی با پشتون‌ها نیز دارد.
هزاره‌های ایماق
گروه از هزاره‌ها نیز ازقوم تبتی‌ها ویوچی‌ها اندکه بنابر فشار هیونگنوها (سلالة کوشانیها وسیتیها) به کوه پایه‌های افغانستان پناه آورده به مرورزمان زبان وعادات خودرا تغییرداده‌اند.                 فیروز کوهی
فیروزکوهی باشنده منطقه فیروزکوه یا کوهی فیروز اند که مسیر علیای دریاهای هرات و مرغاب را جدا می‌سازد. تعداد آنها حدود ۱۲ هزار فامیل بوده و بدو شاخه عمده بنامهای درازی و محمودی تقسیم می‌شوند. از اینها، دارازی یا دروزی، مهمترین و قدرتمندترین بوده و حدود ۱۲ هزار فامیل اند که قویترین حصه منطقه (ناحیه چخچران) و قلعه قوی واقع درازی را در اختیار دارند. فیروزکوهی از قلعه نو در شمال سلسله کوه‌ها تا دولتیار در جنوب آن وسعت داشته و تماماً شیعه‌اند. یک مسکونه فیروزکوهی (شاید اولاده تپیری اصلی پلینی) در ناحیه نیشاپور فارس وجود دارد. فیروزکوهی غور ادعای اولاده مشترک با آنها دارند. فیروز یک نامی است که مکرراً در بین بخشهای چندین قبایل افغان کوه‌های سلیمان یافت می‌شود و شاید با تیموری فیروزکوهی وصل باشند.
توصیه اتحادیه جوانان روشن ایماق
ایماقها باید بدانند که در چنین کشوری وبا چنین جوسیاسی حاکم نمی‌توان بدون لاک وپوشش قومی به حیات سیاسی و هویت فرهنگی ادامه داد. غفلت وبی توجهی ایماقها به سهم گیری سیاسی وتبارز هو یت فرهنگی سبب گردیده است تا تمام افتخارات این قوم توسط مافیهای سیاسی وفرهنگی دیگران بلعیده شود. ایماقها ازجریانات سیاسی سه دهه اخیر باید دانسته باشند که هیچ‌کسی به استثنای افراد برخاسته ازمیان خودآنها نمی‌توانند ازآنها نمایندگی کنند وبه زخمهای آنها مرهم گذارند.
انجمن دانشجویان وروشنفکران ایماق طی نشست‌های متواتر وپیهم فیصله بعمل آوردند تا ایماق‌ها بایک وحدت نظر وعمل، وبوجود آوری یک هسته مرکز ی واستراتیژی سالم وواحد در رویارویی با چالش‌های سیاسی موجود درکشورعرض وجود نمایند وبا ایجاد همبستگی قوم ایماق، درمبارزات انتخاباتی وسیاسی حضور فعالانه بگیرند تا ازاین طریق توانسته باشند به حقوق حقه خود برسند ونگذارند تا دیگران با استفاده از حضوراجتماعی ایماقها، بازی‌های سیاسی را به نفع خود وقوم خود بانجام رسانند.
منابع
تاریخچه ایماقهادر فیسبوک  ایماقها نژاد آریائی *
مختصری از ایماقها نژاد ترکهای افغانستان  در ویبسایت فقنا* نوشته تیمور توگری
*ایماقها در ویکی پیدیا فارسی و انگلیسی
*تاریخچه نزاد و اقوام در افغانستان :تورکهای ایماق نوشته دوکتور عنایت اله شهرانی فصل چهارم ایماقها

۲ نظر: